نویسنده: پی یر روسو
مترجم: حسن صفاری



 

نباید تصور کرد که ترقیات صنایع شیمیایی از اواسط قرن نوزدهم فقط همین موارد استعمال با عظمت را دارا بوده است. در مراحل حقیرتر، اما انسانی تر، این صنایع در دسترس مردم عادی قرار گرفتند تا وضع زندگی ایشان را سهولت بخشند. اما در این مرحله نیز وفور نتایج دانش مطلق آشکار شد.
شخصی که توانست در صنایع مواد غذایی انقلابی به وجود آورد و بنیان آن را عوض کند، دانشمندی بود که در راه دانش مطلق قدم برمی داشت؛ متخصصی که در علم تبلور شناسی جستجو می کرد؛ و آن دانشی است که بسا از مردم غیر وارد ممکن است آن را بیهوده و غیرمفید بینگارند. قبل از دوران پاستور کارنانوا، آبجو ساز، تهیه ی کننده ی پنیر و سرکه و غیره از روی دستورهایی به عمل می آمد که هر سازنده ای از پدر وجد خود آموخته بود و با خلاف خویش می آموخت و در آن بزرگترین مقام نصیب عادات و شیوه های بی دلیل بوده است. اما متخصص معدن شناس مزبور که در سال 1854 به سمت استاد دانشگاه لیل معین گردید به آبجو سازی، که در آن ناحیه به فراوانی وجود داشت، علاقه مند شد. وی موضوع تخمیر مواد غذایی را مورد مطالعه قرار داد در سال 1857مقاله ی مهمی درباره ی تخمیر شیر انتشار داد و در سال 1858 اکتشافات خود را در خصوص تخمیر شراب منتشر کرد. آنگاه اکتشافات متوالی و حیرت انگیز وی تسلسل خارق العاده ای یافتند و هر کدام موجب اکتشافی دیگر شدند و به این طریق ابتدا مسئله ی موجودات کوچکی که باعث عمل تخمیر می شوند و سپس موضوع عواملی که مانع عمل تخمیر یا موجب شدت آن می گردند پیش آمد و همه ی اینها منجر به اختراع روش «پاستوریزه کردن» گردید و مقصود از آن این است که چگونه می توانیم شیر یا آبجو یا شراب یا مواد دیگر را چنان تهیه کنیم که بعد از مدتی فاسد نگردند.
حتی اگر از روش ضد عفونی کردن که پاستور ایجاد کننده ی آن می باشد، و باعث نجات کسانی گردید که از آن پس مورد عمل جراحی قرار می گرفتند، گفتگویی به میان نیاوریم، شاید هر سال میلیونها کودک در جهان حیات خود را مرهون شیر پاستوریزه ی او می باشند. اما در این مقام دین اشخاص بزرگ نیز به پاستور کمتر از دین کودکان نیست زیرا در شهر شیکاگو مجسمه ای به یادبود پاستور برپا کرده و آن را به کسی که «پدر نانوایی» بوده است تقدیم کرده اند.
پاستور پدر نانوایی بود و تلیه پدر وسایل سرما دهنده: تقارن مابین این دو موضوع جالب توجه است، زیرا فعالیت این دو نفر در محیط واحدی متمرکز می گردد که عبارت از وسیله ی محافظت مواد غذایی می باشد و هر دو نفر تقریباً در یک عهد اکتشافات خود را انجام دادند. اما وجه تشابه مابین این دو نفر به همین جا خاتمه می یابد، زیرا اگر نبوغ پاستور از طرف عموم جهانیان شناخته شد و افتخارات و پیروزی ها به وی روی آوردند، درباره ی استعداد شارل تلیه Charles Tellier (1828-1913) حال به این منوال نبود. مردی که بعدها او را پدر وسایل سرد کننده نامیدند و تا این حد موجب ثروت صاحبان صنایع گردید. آخرین روزهای زندگی را در منزلی مفلوک گذرانید و همه کس او را ترک گفت و اگر لقمه نانی برای سد جوع به دست می آورد آن را مرهون صدقه ای بود که از طرف دربان خانه به وی داده می شد.
نوار لژیون دونور که از طرف یکی از اهل سیاست، با نهایت سخاوت، و بر سبیل تشریفات به وی اعطاء شد، تصدیق های تحسین آمیز پاستور؟ تمجیدهای فراوان پادشاه انگلیس، حق شناسی پادشاه اسپانیا، هیچ کدام نانی برای او نیاورد و چاره ی فقر و مسکنت او را نکرد. شرح زندگی مردی که اختراع سرمای مصنوعی مرهون مساعی اوست و حتی در زمان حیات وی باعث ثروت و غنای دیگران گردید، بار دیگر ثابت کرد که هیچ کس نمی تواند در شهر خود مقام پیغمبری به دست آورد و هر کس که از ذوق خود برای ابداع و اختراع پیروی کرد باید رضا به قضا دهد و کینه و ورشکستگی را تحمل نماید.
این موضوع که تلیه مردی صاحب فکر و دانشمندی صاحب نظر بود که کور کورانه از افکار زمان خود تبعیت نمی کرد، از اولین اختراعات او معلوم می شود. ابتدا دستگاهی اختراع کرد که می توانست مسافت پیموده شد به وسیله ی درشکه ها را برحسب کیلومتر حساب کند، آنگاه این فکر را القاء کرد که می توان قطران را اساس قرار داد و به وسیله ی آن پوشش مناسبی برای جاده سازی تهیه کرد. اما همه ی این افکار با ریشخند ابناء زمان مصادف می گردید.
تنها کسی که این افکار را مضحک یا قابل تمخسر نیافت حاکم پاریس هوسمان (1) Haussmann بود، اما چون قدرتی نداشت که بتواند افکار او را به مرتبه ی اجرا درآورد به وی نصیحت کرد که درصدد پیدا کردن روشی باشد که اهالی پاریس بتوانند در فصل تابستان مشروب خنک بیاشامند و این موضوع موجب شد که قهرمانان ما به سوی صنایع سرما روی آورد.
حقیقت آن است که جستجوی وسیله ای برای این منطور تاکنون چندین تن از مخترعان را به فکر واداشته بود. در سال 1755 طبیب اسکاتلندی ویلیام کولن William Cullen توانسته بود یکی از گازهای فرار را تبخیر کند و آن را منبسط سازد و به این وسیله توانست یخ بسازد. در سال 1834 جیکوب پرکینز Jacob Perkins امریکایی نیز به همین نتیجه رسید اما به جای آنکه از انبساط گاز استفاده کند، آن را منقبض ساخت، و همین روش در سال 1850 به وسیله ی هموطن او گوری Gorrie و سپس به وسیله ی ادوآرد کاره Edouard Carre فرانسوی مورد استفاده قرار گرفت. تلیه نیز خود را بر روی همین راه انداخت.
بعد از آنکه گاز آمونیاک را برای این منظور انتخاب کرد و بر خواص سرد کننده ی آن متکی گردید، و در این راه با فیزیک دان آلمانی لیند Linde رقابت آغاز کرد، بالاخره موفق شد که برای کارخانه ی شکلات سازی مونیه Menier در پاریس، دستگاه سرد کننده ای شامل دو طبقه بسازد. یکی از این دو طبقه به کمک انیدرید سولفورو و طبقه ی دیگر به وسیله ی انیدرید کربنیک کار می کرد. توفیقی که در این تجربه به دست آورد، او را تحریک کرد که پیشنهاد دولت جمهوری آرژانتین را برای ایجاد سردخانه بپذیرد. به این منظور کشتی بزرگی را با روش تلیه مجهز ساختند و آن را از گوشت تازه پر کردند و کشتی از لندن عازم امریکای جنوبی شد. افسوس! حادثه ی احمقانه ای عمل ماشین را متوقف ساخت و تجربه با توفیق مواجه نشد.
اما ساعت پیروزی در روز نوئل سال 1876 زنگهای موفقیت را به صدا در آورد. کشتی دیگری که نام آن را سرد کننده یا فریگوریفیک Frigori fique گذاشته بودند از لاپلاتا (2) La plata به حرکت درآمد و توده ی عظیمی از گوشت قصابی در آن جای دادند از این قرار: ده گاو، 12 گوسفند، دو گوساله، یک خوک و مقدار زیادی از انواع پرندگان. بعد از مسافرتی که صد و پنج روز طول کشید تمام این بار به سلامت و بدون کوچک ترین آثار فساد به مقصد رسید. از این هنگام صنعت تهیه ی سردخانه ها رونق یافت و سرویس منظمی تشکیل یافت که می بایست محصول گوشت دنیای جدید را به اروپا حمل کند.
تأکید این موضوع که چنین ابداعی تا چه حد می توانست زندگی مردم جهان را تغییر دهد کار بیهوده ای است. از این پس دیگر گفتگو از مواد غذایی فاسد شونده تقریباً مورد نداشت. نه فقط مردم پاریس بعد از آن می توانستند در فصل تابستان مشروب خنک صرف کنند، بلکه نگهداری و ذخیره کردن گوشت و سبزی و انواع و اقسام مواد غذایی بعد از این امکان داشت و مدت محافظت آنها به وسیله ی سردخانه بیش از آنها بود که انتظار می رفت. اما کسی که این بدعت بزرگ اقتصادی را بنیان گذاشت و چنین ترقی بزرگی را موجب گردید زندگی را در فقر و فلاکت پایان داد. شکایت های متعدد به دادگستری او را ورشکست کرد و عدم اعتماد کسانی که می توانستند از او حمایت کنند موجب انهدام وی شد. مورد ندارد که از میلیاردها ثروتی که دیگران از این راه به دست آوردند و استفاده های سرشار کسانی که توانستند از اکتشاف او بهره برداری کنند صحبتی به میان آوریم فقط متذکر می شویم که میلیونها موجود بشری از این اختراع استفاده کردند و غذایی اساسی تر به دست آوردند و از این راه سلامت و حتی حیات ایشان تأمین شد.

پی نوشت ها :

1- بارون ژورژ هوسمان (1891-1809) در دوران ناپلئون سوم حاکم شهر پاریس بود. این شخص قسمت مهمی از ابنیه شهر قدیمی پاریس را خراب کرد و به احداث خیابان های بزرگ پرداخت. اقدام او که در آن زمان موجب هیاهوی بسیار شد پاریس را به صورتی که امروزه داراست درآورد. یکی از خیابان های مهم پاریس به نام او مشهور است. «یادداشت مترجم»
2- لاپلاتا شهر آرژانتین واقع در مصب رود بزرگی به همین نام است و در جنوب شرقی ریودوژانیرو قرار دارد. این بندر مهم که 350 هزار جمعیت دارد مرکز تجارت گندم و گوشت است. «یادداشت مترجم»

منبع: روسو، پی یر، تاریخ صنایع و اختراعات، حسن صفاری، تهران: امیر کبیر، چاپ هشتم، 1390.